روز مادر و تولد مامان فریبا
صبح به خير قند عسل مامان
حالت خوبه؟ شب خوب خوابيدي ؟ خدارو شكر. مامانم خوبه .البته خوب خوبم كه نه يه كمي سرماخوردم و گلوم اوضاش خوب نيست ولي دارم كم كم خوب مي شم نگران نشيا ني ني نازم! باشه؟ قربونش برم.
راستي ديشب همه دور هم جم بوديم و به مناسبت روز مادر و تولد من يه جشن كوچولو گرفتيم. مامان جونت هم كلي كادو گرفت. يه لباس خوشگل كه مادر جون خريده بود. يه بلوز خوشگل و يه روسري خوشگل كه بابي جونت واسم خريده بود با يه كارت پستال خيييييلي خوشگل. يه بلوز خوشگل ديگه هم كه زندايي اعظمت خريده بود. دست همشون درد نكنه واقعاً شرمنده كردن همگي.
پسر دائيت عرشيا هم كه نگو شيطونكم چه ذوقي مي كرد كه تولده و مي خواد شمع فوت كنه. اومد بغل من نشست و با هم شمع هارو فوت كرديم و همه دست زدن و من و عرشيا دوتايي كيك رو بريديم. بعد آهنگ تولذت مبارک رو خوندیم
و دائي مسعودت يه آهنگ گذاشت از گوشيش و عرشيا بلند شد و شروع كرد به دويدن و رقصيدن و كلي مارو خندوند.
بابا جونت هم همش سربه سر عرشيا ميذاشت و ما هم مي خنديديم. خاله جون سهيلا هم كه دستش درد نكنه از همه اين لحظات شيرين فيلم گرفت تا يه يادگاري موندني براي هميشه داشته باشيم. خاله الهام هم خونه نبود رفته بود خونه آراز اينا آخه تازه از بيمارستان مرخصش كردن. ايشا... زود خوب بشه.آمين
اميدوارم كه به ني ني توپولي منم خوش گذشته باشه و سال بعد من و تو بابي سه تايي تولدامونو جشن بگيريم.
ببينم جديدنا خيلي بهت داره خوش مي گذره ها!! آخه ماشاا... اشتهات خوب شده و مامانيت هر چي مي خوره سير نمي شه!!!!مثل اين ني ني هوشگل داري همينجور دولوپي مي خورياااااا؟
ماماني يه وقت نتركيا!!! آروم آروم بخور همش مال تواااا نوش جونت گوشت رونت جييييييييييگر!! بخور زود بزرگ بشي بياي پيشم تا اون توپولياتو من گاز بگيرمو بخورم! باشه؟!!! فدات بشم من عسلكم. خيلي دوست دارم و دلم داره واسه اومدنت لحظه شماري مي كنه .
ايشاا... همه ني ني ها و تو صحيح و سالم بياين تو بغل مامانياتون.
مواظب خودت باش گلكم.